گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب



گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریبگفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدارخفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غمای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناستمی?نماید عکس می در رنگ روی مه وشتبس غریب افتاده است آن مور خط گرد رختگفتم ای شام غریبان طره شبرنگ توگفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریبخانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریبگر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریبخوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریبهمچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریبگر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریبدر سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریبدور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

عشق یعنی....؟

عشق یعنی...!

عشق یعنی مستی و دیوانگی

عشق یعنی با جهان بیگانگی

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی سجده با چشمان تر

عشق یعنی سر به دار آویختن

 

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی درجهان رسوا شدن

عشق یعنی سست و بی پروا شدن

عشق یعنی سوختن با ساختن

عشق یعنی زندگی را باختن

کنکور

به نام او

سلام

بالاخره کنکورو دادم از دستش خلاص شدم.۴/۵/۸۷ روز سرنوشت ساز من بود.ساعت ۶:۰۰ از خواب بیدار شدم. اون روز اولین روزی بود که پدرم کلید ماشینو به من داد که برم نان بگیرم خیلی خوشحال شدم.تا ازنانوایی آمدم ساعت حدود ۶:۳۰ بود که میبایست ساعت ۶:۴۵ میرسیدم حوزه امتحانی.زمانی که اومدم بیرون دیدم شوهر خواهرم منتظرم ایستاده خلاصه منو تا حوزه برد.

قبل از کنکور به ما گفته بودن ماشین حساب مجاز ولی سر جلسه گرفتن.

یک خاطره برام موند ازکنکور:

بعضی از بچه ها ماشین حساب آورده بودن داخل جلسه من از یکی از بچه ها گرفتم ولی گفت باید به من برسونی گفتم حالا بده تا بعد زمانی که همه ی سوالارو جواب دادم بلند شدم برم پسر گفت جواب سوالارو بگو من خواستم بگم ولی دیدم مراقب اومد طرفم منم ناچار شدم پاسخ نامه را تحویل بدم.ولی الان پسر داره میزنه تو سر خودش که چرا به من ماشین حساب داده.

اینجوری روز کنکور ما سپری شد.

من از تمام کسانی که در این روزها کمکم کردند متشکرم مخصوصا از پسر عمویم محمد و خواهر مهربونم . . .  

کلاغ و طوطی هر دو سیاه و زشت آفریده شدند طوطی شکایت کرد وخداوند او را زیبا کرد ولی کلاغ راضی به رضای خدا شد و گفت هر چه از دوست رسد نیکوست و نتیجه این شد که طوطی همیشه در قفس است وکلاغ آزاد.

درپناه حق سربلندو پیروز باشید.

   

ایام کنکور

به نام نوازنده گیتار هستی

با سلام و خسته نباشی خدمت دوستان عزیز

اول از همه یک ببخشید بدهکارم.من در این مدت مشغله ی زیادی داشتم کامپیوترمم خراب بود البته الآن هم خرابه که نتونستم بهتون سر بزنم.

من از اول خرداد که شروع به خواندن درس کردم هنوز دارم می خوانم چون پنجم مرداد کنکور دارم هرچه می خوانم اشتیاقم به خواندن بیشتر میشود.

الآن درمرحله ی کارآموزی هستم در شرکت سایپا دیزل پیش داداشم که هم درس بخونم و هم کار یاد بگیرم کارآموزی حدود ۴۵ روز کاری طول می کشه تا اواسط شهریور بعدم که ماه پر برکت رمضان می رسه ازهمین الان می گم دعام کنید که دانشگاه تهران قبول بشم و درس افتاده از سال قبل برام نمونه آخه ۱۵ تیر کارنامه میدن.

 

مرا یک دم دل از خوبان  جدا   نیست                     ولی صد حیف که در خوبان وفا نیست

به خوبان دل سپردن کار سهل است                      ز  خوبان   دل   گرفتن  کار ما  نیست 

 

به یاد خدا باشید و مریضان را دعا کنید.

اللهم عجل لولیک الفرج